جدول جو
جدول جو

معنی خاس خاسی - جستجوی لغت در جدول جو

خاس خاسی
رام، جانوری که با نزدیک شدن به او و نوازش شدن آرام شود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خان خانی
تصویر خان خانی
ویژگی مملکتی که در هر قسمت آن خان یا امیری حکمرانی می کند، ملوکالطوایفی
فرهنگ فارسی عمید
ملوک الطوایفی، رجوع به ملوک الطوایفی شود، هرج و مرج
لغت نامه دهخدا
صاحب خالها
لغت نامه دهخدا
تصویری از خان خانی
تصویر خان خانی
حکومتی که در هر گوشه آن خان یا امیری حکمفرما باشد ملوک الطوایفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خان خانی
تصویر خان خانی
حکومتی با دولت مرکزی ضعیف، که هر بخش از کشور برای خود امیری داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
خال دار، خال مخالی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
لفظی برای رام کردن مرغ، حیوان رام، پرخواب
فرهنگ گویش مازندرانی
استشها مغازله ی دو زن
فرهنگ گویش مازندرانی
ماس خاری
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که صدای خس خس سینه اش به گوش رسد، فرد دچار تنگی نفس
فرهنگ گویش مازندرانی